[ad_1]
ابراهیم رئیسی چند روز پیش برای شرکت در ششمین اجلاس سران گاز اوپک و دیدار با سران قطری دوحه را ترک کرد و مورد استقبال شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر قرار گرفت. شیخ تمیم بدون توجه به مسائل دیپلماتیک و سیاسی مطرح شده در این دیدار، یادگاری به ابراهیم رئیسی، پیراهن شماره 22 تیم ملی قطر «سید ابراهیم رئیسی» اهدا کرد. این که این پیراهن شماره 22 به رئیس جمهور ایران تقدیم شد و اینکه قطر میزبان جام جهانی 2022 خواهد بود، دلیل خاصی دارد.
این احتمالاً بزرگترین تمسخر مقامات ایرانی است. در حالی که کشورهای بزرگی مانند ایران نتوانستند میزبان بازیهای آسیایی باشند یا حتی روی بازیهای مهم دوران کرونا تمرکز کنند، قطر، کشوری که در شتاب توسعه ایران است، به عنوان میزبان مهمترین ورزشهای جهان معرفی شده است. رویداد، جام جهانی آخرین باری که ایران توانست میزبانی المپیک 1974 آسه آن را بر عهده بگیرد، در آن زمان بود که هیچ اتفاقی در این زمینه نیفتاد و تیم ایران همیشه مجبور بود برای میزبانی رویدادهای مهم به کشورهای دیگر از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس سفر کند.
با توجه به زیرساخت های موجود ایران، ادعای میزبانی یک تورنمنت بزرگ بسیار پیش بینی می شود. اما ورزش ایران به خصوص فوتبال در کوچکترین جزئیات از دنیای فوتبال عقب مانده است. ساده ترین مثال ممکن است پیراهن تیم ملی قطر اهدایی به ابراهیم رئیسی باشد. پیراهن تیم ملی قطر توسط نایک، یکی از دو شرکت بزرگ تولید لباس های ورزشی در جهان، به طور خاص برای قطر طراحی شده است. در تولید این گونه مانتوها از جدیدترین و حرفه ای ترین تکنولوژی استفاده می کنند که قرار است در دمای شدید قطر از سنگین شدن کت ها نسبت به قبل جلوگیری کند. حتی به دلیل سخت کوشی بازیکنان.
این بخشی از داستان پشت این پیراهن است. زیرا قسمت اصلی مربوط به قرارداد حرفه ای است که قطر با نایکی امضا کرده و از این قرارداد منتفع شده است. به نظر می رسد کشور کوچکی مانند قطر یکی از دو غول دنیای فوتبال را جذب خود کرده و با بستن قراردادهای سخت با آنها به صورت حرفه ای کار کرده است.
حال با این مقدمه می توان به سرنوشتی که تصمیم سیاسی برای ایران گرفته شد برگردیم و تاثیر آن را حتی در پیراهن تیم ملی ایران ببینیم. تیم ملی فوتبال ایران بعد از انقلاب هرگز سراغ نایکی، همان برندی که در دستان ابراهیم رئیسی بود، نرفت. زیرا با ایدئولوژی حاکمان ایران در تضاد است. از آنجایی که این مارک آمریکایی است، پوشیدن آن ارزش آن را ندارد. اما ایران راه خوبی برای برخورد با سایر برندهای مطرح دنیا ندارد.
در یک دهه اخیر که این رویداد روندی نزولی داشته است، تیم ملی از انعقاد قراردادهای حرفه ای با برندگان صاحب نام جهانی منصرف شده است. حتی اصطلاح “حمایت از تولید داخلی” را می توان برای پرداختن به برخی از شکست ها به کار برد. اما واقعیت این است که به دلیل تحریم ها، فوتبال ایران پیراهن نمی گیرد!
ایران در جام جهانی 2018 روسیه با یکی دیگر از برندهای معروف دنیا یعنی آدیداس; اما توافق حمایتی وجود ندارد و برخلاف سنت، این فدراسیون فوتبال ایران است که برای پوشیدن لباس به برندهای آلمانی پول می دهد! البته در همان جام و اندکی پس از آن نایک اعلام کرد که قراردادی با بازیکنان و مربیان ایرانی نخواهد داشت و اگر کسی بخواهد از این برند استفاده کند باید خودش هزینه آن را بپردازد. نایک این بیانیه را در زمانی بیان کرد که بسیاری از بازیکنان ایرانی کفش های شرکتی به تن داشتند. آدیداس همچنین برای تیم رقیب دیرینه خود بازی می کند. بعد از جام جهانی اعلام کردند که با ایران قراردادی ندارند و به دلیل تحریم ها با وجود توافق تجاری اخیر «پخش» کردند که می توانند از ایران پول در بیاورند. در نتیجه، دو غول پوشاک مشهور جهان، ایران را در فهرست کاستی های ناشی از تحریم ها قرار داده اند.
واضح است که وقتی این دو برند وارد عمل نمی شوند، برندهای مطرح دیگری مانند پوما هم دل و جانی برای همکاری با ایران ندارند. باز هم برای ایران اتفاق افتاده که «آلشپرت» چند برند دستی این پیراهن برند آلمانی را بپوشد. اما ماجرا زمانی جالب تر شد که بازیکنان بار دیگر اعتراض کردند که نه تنها این پیراهن ها بی کیفیت هستند. در عوض، به دلیل کمبود، مجبور به شستن و پوشیدن لباس شدند. چندی بعد همین برند احتمالا از ترس تحریم های احتمالی قرارداد خود را به صورت یک طرفه با ایران لغو کرد تا تیم ملی پس از سال ها به برند ایرانی بازگردد.
حالا کشور کوچکی مثل قطر که در یکی دو دهه اخیر با حسرت پیشرفت فوتبال ایران را نظاره می کند، یکی از معتبرترین برندگان جهان را به تن می کند که نتیجه آن کیفیت بالاتر و کارایی بیشتر است. ایران در زمین مسابقه باید با برندی ناشناخته در دنیای فوتبال وارد جام جهانی شود. البته این بدان معنا نیست که کیفیت برندهای موجود ایرانی بسیار ضعیف است. اما نمی توان ادعا کرد که کیفیت آن در حد برندهای معروف و مجهز است. به ویژه برندهای ایرانی مذکور به جای خلاقیت در فرآیند تولید، به کپی برداری از همان برندهای معروف روی آوردند.
نتیجه این است که بر خلاف دیدگاه تندروها که تحریم ها را کاغذ پاره و برجام را شکستی بزرگ می دانند، پیامدهای این رویداد سیاسی با کوچکترین جزئیات احساس می شود. حتی در مورد موضوعاتی مانند ورزش که ادعای زیبایی دارند، مانند جدا شدن از سیاست است. شاید کوچکترین تفاوت قبل و بعد از پنالتی، ابراهیم رئیسی پس از لمس پیراهن تیم ملی قطر با ملی پوش ایران و مقایسه کیفیت این دو، بیشتر نمایان شود.
[ad_2]